قایم موشک بازی بابایی
دیشب رفتیم عید دیدنی خونه بردیا اینا. بابایی هم سرما خورده شدید .اولش که گفت نمیام ولی بدلیل ....اومد حالا چه اومدنی یواشکی رفت پشت شومینه قایم شد که دختری نبینش تا وقتی ما اونجا بودیم هم هیچ حرف نزد اخه میترسید عسلش بی قراری کنه و بخاد بره بغلش اونم که مریض بود و دلش نیومد .
بردیا ناقلا هم خواب بود نشد باهاش بازی کنی حیف
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی