دو روز
امروز من و مامان و مامانی رفتیم مشهد کار بانکی داشتیم هوا خیلی خوب بود برا ناهار هم رفتیم خونه خاله جون خاله جون یه آبگوشت خوشمزه درست کرده بود که من دوست داشتم و همه غذامو خوردم عمو رضام به من عیدی تپل داد دستش درد نکنه .نمی دونم چیکار کردم که مامانم شب به بابا میگفت مهرو امروز خیلی اذیت کرد خدا کنه تو سفر بچه خوبی باشه الانم شبه و من خوابم نمیاد ولی مامانم هی میگه بخاب بخاب
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی