اوایل نه ماهگی
سلام مامانی عشقم فدای چشات شم اینقدر این روزا ناز شدی اینقدر دلمو میبری هلاکم میکنی فقط چشمم بهته با هر بار دیدنت عشق میکنم نازنینم این روزا دیگه اوووووج شیرینیته اوفففففففف هر وقت صدای منو میشنوی یا منو میبینی نق میزنی و دستاتو میاری بالا هوم هوم میکنی که بغلت کنم بعدم که میای بغلم چنان محکم بغلم میکنی و فشارم میدی که میخام بخورمت عاشق این کاراتم. بعد دیگه اینقدر میبوسمت ......... خیلی جیگری مدتیه که یه ساعتی میشینی با اسباب بازیات بازی میکنی و مامانم کاراشو میکنه بادکنک خیلی دوست داری ازین بلندا از فرودگاه برات خریدیم اخه اونجا بچه ها بازی میکردن خیلی حال میکردی الانم باهاش کلی بازی میکنی ...........ای دل غافل الان که دارم مینوی...