مهرومهرو، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

یک گل خوشبو اسمش مهرو

عاشقتم یه عالمه شیرین زبون

1393/3/7 18:25
نویسنده : مامان
1,111 بازدید
اشتراک گذاری

 

حالا دیگه خیلی کلماتو بلدی ولی بعضیا با نمکن

الام (یعنی سلام) و خیلی جیگری هر کیو میبینی میگی الام

به من میگی مهشید میخام بخورمت

بابا ، مامان ،بابایی ، مامانی ،دایی ، عمو ، عمه ، ارتی (ارتمیس)، نی نی ، ماه ، ماشین ، تاب بازی ، آب بازی ، ماهی ، بالا ، پایین ، توپ ، توپ بازی ، بپر ، بخور ، بشین ، پاشو ، بیا ، بشور ،نای نای ، بلی ، اری ، برگ ، اسب ، هاپو ، عدس ، پیشی ، بع بعی ، جارو ، جوجه ، نان ، دست ، پا ، پاپا ،چشم ، گوش ،لب ، گوشت ، مو ، اخام ، نخام ، انداخت ،من ، باد ، برف ، آتیش ، گل ، آش ، به به ، مار ، ببل (بغل) ، بدو ، دو سه چار شش هفت نه ده ،بس ، عکس ، نیست ، ددر (بیرون ) ، دوتاش ،علی ،تموم شد)،ابر ،بارون ،دریا ،مامان ناهید ،

وقتی با تلفن صحبت میکنی ما رو میکشی از خنده . کلمات نامفهوم و گاهی ده دقیقه پشت سر هم داد میزنی دایی ،  الو

خوراکی ها (کیک ، کشک ،(خیلی دوست داری و همیشه در و دیوار خونمون کشکیه) بستنی ،دوخ (دوغ) ، ماست ، تخم (به جای تخم مرغ) ، نایندیس(پاستیل) ، چو شور (چوب شور) ، پسته ،انار ، موز ، توت ،)

وقتی تلفن زنگ میزنه می دوی :مامان الو

جورچین و بازی فکری هم دوست داری با خمیر بازی هم خوب بازی میکنی و برا ادمکها کفش درست میکنی و پاشون میکنی ولی نقاشی رو نه .البته کتاب خوندن و دوست داری و زیر و بم اون کتاب هایی که برات میخونم و بلدی

ولی بزرگترین تفریحت نگاه کردن عکسها و فیلمهاته من و بابا موبایلمون و قایم میکنیم چون اگه ببینی عکس عکس عکس ...  (تموم هم که میشه میگی مامان تموم شد تا من بیام و بعدی رو بذارم )و وقتی هم نشون میدیم دست بردار نیستی تا شارژش تموم شه بعد هم با گریه تموم میشه . عزیزم دلم الحق که دهه 90 هستی عاشق تکنولوژی

راستی عاشق پفکی منم که برات نمیخرم وقتی تو فیلم میبینی اب دهنت راه میفته

 

 

جمله هم میگی .مثلا مامان کشک اخام . یا با دایی پایین . توپ انداخت و...

یه روز رفتیم روستا و با بچه ها سوار الاغ شدی الاغه هم نامردی کرد و اامیررضا و بقیه رو انداخت ولی بابایی تو رو گرفت و نیفتادی از اون روز کتابتو میاری و الاغ و نشونم میدی میگی مامان الاغ امیر انداخت .

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

سمیه
3 مرداد 93 12:47
ماشالله عروسکمون چقدر کلمه بلده
مامان سونیا
5 مرداد 93 9:36
کم کم غروب ماه خدا دیده می شود صد حیف از این بساط که برچیده می شود در این بهار رحمت و غفران و مغفرت خوشبخت آنکس است که بخشیده می شود عید شما مبارک
مامان سونیا
16 مهر 93 11:51
کودک که بودیم هیچ کس روزمان را تبریک نگفت اما حالا من روز کودک را به تو که سادگی و صداقت و صفای وجودت همچون کودکان است تبریک میگویم
مامان پویا
3 آذر 93 14:12
سلام مامانی چه دخمل نازی لپشو گاز بگیرم به ما هم سر بزنید خوشحال میشم