پارک شاپرک
یکی از دوستای مامانی منو تو پارک دید و گفت که برا تز دکتراش روی بچه های دو تا سه ساله تحقیق میکنه و پیشنهاد کرد مهرو هم وارد تست بشه و منو بابا هم موافقت کردیم .قبل از هر چیزی از آسیه جون تشکر میکنم و براش آرزوی موفقیت دارم . از اذر ماه داریم میریم روزای فرد ساعت یازده .هر روز مهرو به این امید از خواب بیدار میشه که بریم پارک و وقتی سوار تاکسی میشیم میگه مستقیم پارک . اونجا دوستای خوبی پیدا کردی مخصوصا با آیدا خیلی خیلی رفیق شدی .آیدا دختر خوبیه امیدوارم دوستتیتون با دوام باشه .هر دو تون مردادی هستین پس دوستای خوبی برا هم باشین . ملیکا هم یکی دیگه از دوستاته که اونم دختر نازیه .ساعت کلاس که تموم میشه میدوی دنبال ملیکا و دستشو میگیری ...